شهر فلسفه ایران
  • خانه
  • دپارتمان‌ها
    • آموزش
    • پژوهش
    • اندیشه
    • زبان
  • دوره‌های جاری
    • دوره های جامع
    • دوره های آزاد
  • اساتید
  • رویداد‌ها
  • انجمن دانشجویی
  • مقالات فلسفه
  • اخبار
  • درباره ما
  • 0
شهر فلسفه ایران

مرجع اصلی آموزش های آنلاین و حضوری فلسفه در ایران

  • 02122053556
  • خانه
  • دپارتمان ها
    • آموزش
    • پژوهش
    • اندیشه
    • زبان
  • دوره های جاری
    • دوره های جامع
    • دوره های آزاد
  • رویداد ها
    • دوره های آزاد
    • دوره های جامع
  • انتشارات
  • مقالات فلسفه
  • اخبار
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • مقالات شهروندان
  • 1404-07-08

خطوط گریز و چندگانگی ریزوماتیک

خطوط گریز و چندگانگی ریزوماتیک

خطوط گریز و چندگانگی ریزوماتیک


از دیگر مفاهیمی که در لوای دگرریختی حضور می‌یابد می‌توان به «خطوط گریز» یا همان «خط گریز»(Line of Flight) اشاره کرد. در این دستگاه معنایی، هر آرایشِ مفهومی یا اسمبلاژ مفهومی از فلوها-جریان‌های معنا، خطو‌ط گریز و امکان‌های دگرریختی، و ساختارها، سازمان‌ها(Starta) تشکیل می‌شود. خط گریز در ترم‌شناسی گتاریایی، همان خطوط و راه‌های دترریتریالیزاسیون(deterritorailization) می‌باشد: یعنی مسیرهایی که نیروهای میل‌ و میل‌ورزی، فضا و امکان‌های خلق معنا را از ایستایی‌های غیرمتمرکز جدا می‌کنند، اما این جدایی به‌سرعت پدیدار نمی‌شود، مگر دوباره پدیداری ساختارها صورت پذیرد.
آن‌طور که در خطوط گریز مبرهن است، این خطوط به‌منزلهٔ مسیرهای مولکولی و ایضاً کیفی هستند که امکان‌های معنا و نظام‌های قدرت را منحط و امکان‌های جدیدی در خلال دگرریختیِ معنایی مطرح می‌‌کنند. خطو‌ط گریز عملگری چندگانه است و در بستر ریزوم به شبکه‌هایی افقی و غیرسلسله‌مراتبی متصل می‌شوند. غایتمندی خطوط گریز، حرکت‌ و سازمان‌دهیِ سوژه‌های یکتا و ایستا به اسمبلاژهای جمعی-گروهی، مولتی‌مرکزی و پیوسته درحال «شدن» و بازآیش است.
خطوط گریز در سه‌محور بوم‌شناختی گرفته تا پویش‌های شیزوانالیزگر/کاوشگر و مفاهیم درون‌زاد، نه راه فرارند نه نجات؛ بل‌که این خطوط لرزش‌های ساختارند! خط گریز در ساحت خود، یک متافیزیک نیست، جریان فیزیکالی متعیّنی هم نیست؛ خط گریز، «شدنِ» وضعیت موجودِ درحال تغییر و دگرسانی است. دگرسانی‌ای که پایانِ حدودی و مرزبندی‌شده نیز ندارد. همانند خروشِ توفانی که جای آرام‌گیری، هر لحظه شمایل و درجه‌ای جدید را دارا می‌شود. مانندِ کلان‌روایتی که ‌شکافِ وجودی‌اش را دائما بازتولید می‌کند. بازتولیدی در خلال «شدن». این شکاف بی‌آنکه قصدی بر تأسیس چیزی داشته باشد، تنها می‌خواهد باشد چرا که بودن‌اش، ساختاری ایستا ندارد. خطوط گریزی مسیری نیست که درحال گریز از جایی یا موقعیتی باشد، بلکه جریانی‌ست که درون هر ساختار و موقعیتِ ایستا، ناپویستگی‌ ایجاد می‌کند.
ریزوم نیز در نزدیکی و همگنی با خط گریز تعاریفی ضد جوهر دارد. درواقع، فُرم ریزوماتیکِ چندگانه، همان «شدنِ» ناایستا و بی‌مرکز است. ریزومْ «آغاز» و بنیان هستی‌شناختیِ جوهری ندارد. به میان می‌رود. به نیمه‌ی یک جریان می‌جهد. هر قسمتی از خود می‌تواند به قسمی دیگر متصل گردد. این اتصال قانونمند نیست. و این غیرقانون و حدبندی‌شدن‌اش در جایی برجسته می‌شود که غیرقابل سوءاستفاده هژمونیک است. تاگشایی ریزوماتیک و دگرریخت‌وار در همین‌جا پرابلماتیزیشن می‌شود: «شدنِ گیاه»، «‌شدنِ کِرم»، «شدنِ زن»، «شدنِ مولکولی» و قس علی هذا.
فلذا این شدن‌ها صرفاً متافوریک نیستند، بلکه آن‌ها خطوط گریزی هستند از ساختارهای شبکه‌ای غیرخطی و غیرمتمرکز. از جایی به جای دیگر. از مسیری به خطوطی دیگر. از پیشامدی به پیشامدی دیگر. از اتصالی به نابسته‌شدگی‌ای دیگر‌! این‌جاست که شیزوکاوی کارکردمند می‌شود: برای انفجارِ نامحدودِ ذهن و زبان و میل به درون‌زادِ آن‌ چیزی که هنوز «نشده» است. پس شاید می‌توان گفت: اگر تفکر ریزوماتیک، بازنماییِ صرفِ یک ایده نیست؛ بلکه مکانیسم مولدی‌ست که خود را بازتولید می‌کند، می‌گسلد، سازمان می‌دهد و می‌زاید، و ریزوم همواره دارد می‌شود، پس خط گریز، بازوی بازآفرینیِ ریزوم است، و ریزوم، استنباطِ ناپایدارِ خطوط گریز.
گیتی‌های مرجع به‌منزلهٔ آستانه‌های زیست-حس‌مندیِ وجود و میل
گیتی‌های مرجع (Universes of Reference):از دیگر مفاهیمی که در هم‌راستایی با تکینگی‌یابی و هم‌برآیندی وجودی ارزنده می‌شود، گیتی‌های مرجع و نشانیک‌های دلالتی و غیردلالتی هستند. مفهومِ «گیتی مرجع» در بینش گتاری، جهدی برای شناسایی و کشفِ ساختارِ سطوحِ کیفیِ هستی است که هنوز در ذهن و عقلانیّت نقش نبسته‌اند. این گیتی‌ها نه یک سیستم دلالتی متعین و نه یک چارچوب یا صورت‌بندی واقع‌گرایانه است؛ بلکه همان کوششِ بازنماییِ مفاهیمِ کیفی در سطح کشف و آشکارگی است. این گیتی‌ها پیشامدهایِ زیست-کیفی هستند که مانند ‌ناهمگنِ شدنِ مفاهیم اقلیمی، این موضوعات به‌‌طوری نا-ایستا، در یک آن، درون‌ساز می‌شوند. مفاهیمی چون میل، زبان، بدن، فضامندی-کیهان، سوبژکتیویته در این درون‌سازیِ آنی، وجودیت می‌گیرند. گیتی‌های مرجع نوعی فضایِ غیرسلسله‌مراتبیِ وجودیِ میل‌اند. یعنی چه؟ میل در کانونِ گیتی‌هایِ خاص، از کیفیات و پیشامدهایِ خاصی فوران می‌کنند. یعنی میل نه‌ به‌مثابهٔ نوعی کمبود یا خلاء، بل‌که ناشی از اتصال به سطوحی از هستی است هنوز تکین، شیزوئید و اجماع نشده‌اند. و در همین گذار از تعلقاتِ میل‌ورز، گیتی‌ها «منطق» جای خودش را به تنشی استتیکی مابین «حس» و «خلق/بازتولید» می‌دهد. در این‌صورت‌بندیِ پیشافرمی، بازآفرینیِ حسْ نه‌همچون یک ابژهٔ تثبیتی، بل‌که همانند یک رخداد انفجاری عمل می‌کنند.

مقالات شهروندان

این مطلب چقدر مفید بود؟

خطوط گریز و چندگانگی ریزوماتیک خطوط گریز و چندگانگی ریزوماتیک
میانگین امتیاز 5 /5 از 1 کاربر

نظر خود را برای ما بنویسید

کامنت ها

مطالب مرتبط

روان‌کاوی، سوژه‌مندی و منطق چندمرکزی مقالات شهروندان
روان‌کاوی، سوژه‌مندی و منطق چندمرکزی
  • 1404-07-08

وان‌کاوی، سوژه‌مندی و منطق چندمرکزی: مهبد ذکایی ...

مشاهده مطلب
تاگشاییِ دگرریختی و بازاقلیم‌سازیِ اکولوژیکی مقالات شهروندان
تاگشاییِ دگرریختی و بازاقلیم‌سازیِ اکولوژیکی
  • 1404-07-08

تاگشاییِ دگرریختی و بازاقلیم‌سازیِ اکولوژیکی: مهبد ذکایی ...

مشاهده مطلب

شهر فلسفۀ ایران محیطی است برای زندگی در پرتو دانش فلسفی. زندگی‌ای که می‌کوشد اخلاقی، اندیشیده و زیبا باشد، در افقی فلسفی که همواره به‌سوی سه ایده‌آل حقیقت و خیر و زیبایی در‌حرکت است. دروازه‌های این شهر به روی همگان گشوده است زیرا فلسفه چیزی نیست جز دانش همگان برای همگان.

ارتباط با ما
  • تلفن : 02122053556 - 09361135000
  • آدرس :تهران : بلوار نلسون ماندلا شمالی.خیابان گلدان .پلاک 5 زنگ 3
دسترسی سریع
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • اخبار
  • مقالات فلسفه